- اخبار حزب
- بازدید: 15
آخرین نشست دیالوگ با عنوان «خاورمیانه در آتش»
خاورمیانه در آتش؛ بررسی پیامدهای جنگ اخیر ایران و اسرائیل و چشمانداز امنیت منطقه
جنگ اخیر ایران و اسرائیل اگرچه به پایان رسیده، اما تأثیرات و پیامدهای آن هنوز در عرصه منطقهای و بینالمللی احساس میشود. این درگیری کوتاهمدت، لایههای پیچیدهای از تنشها، همگراییها و رقابتهای ژئوپلیتیکی را نمایان کرد که فراتر از میدان نبرد، بر مناسبات سیاسی، امنیتی و اقتصادی خاورمیانه اثر گذاشته است. تجربه این نبرد نشان داد که ثبات و امنیت پایدار در منطقه نیازمند رویکردهای واقعگرایانه، دیپلماسی فعال و همکاریهای منطقهای است که بتواند از چرخه درگیریهای مکرر جلوگیری کند. بررسی دقیق این تحولات و درسهایی که میتوان از آنها گرفت، نقش مهمی در جهتدهی به سیاستهای آتی کشورها و تأمین امنیت جمعی خواهد داشت.
در آخرین سلسله جلسه از نشستهای دیالوگ با عنوان «خاورمیانه در آتش»، حزب کارگزاران سازندگی ایران در روز سهشنبه ۲۴ تیر، میزبان روحالله اسلامی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد بود و در این نشست به بررسی ابعاد و پیامدهای جنگ اخیر ایران و اسرائیل پرداخت.
روحالله اسلامی درباره پیامدهای پایان جنگ ایران و عراق در عرصه روابط بینالملل اظهار کرد: پس از پایان جنگ ایران و عراق، منازعهای عمیقتر در سطوح روابط منطقهای و بینالمللی شکل گرفت که پیامدهای آن همچنان ادامه دارد. از منظر روابط بینالملل، نحوه نگاه ما به جهان و دیگران، نقش مهمی در شکلگیری فضاهای اعتماد یا بیاعتمادی دارد. به تعبیر برخی تحلیلگران، اگر با خوشبینی یا بدبینی به دیگران بنگریم، این نگاه مناسبات ما را تعیین خواهد کرد و در نهایت ساختارهایی پدید میآورد که یا به همزیستی کمک میکنند یا به تنش دامن میزنند.
وی در ادامه با اشاره به منطقهای حاکم بر رفتار بازیگران بینالمللی افزود: در این میان، سه منطق عمده در تحلیل رفتار بازیگران بینالمللی مطرح است؛ نخست منطق بدبینانه هابزی، که بر اساس آن، بازیگران بینالمللی نهتنها به یکدیگر اعتماد ندارند، بلکه بقای خود را در بیاعتمادی و حتی در تهدید طرف مقابل میجویند. این منطق را میتوان در بسیاری از مناطق جهان، از جمله آفریقا و خاورمیانه، مشاهده کرد. منطقه ما همچنان در این مرحله باقی مانده و نتوانسته از این سطح از مناسبات فراتر برود.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با تشریح دو منطق دیگر در تحلیل روابط بینالملل ادامه داد: در مقابل، منطق لاک امکان ایجاد بازار مشترک و همکاریهای سیاسی را فراهم میکند. بر اساس این رویکرد، دولتها میتوانند با پذیرش قواعد مشترک و توافق بر منافع متقابل، از سطح صرفاً امنیتی عبور کرده و وارد مناسبات پایدار اقتصادی و سیاسی شوند. در نهایت، در سطح سوم، منطق اخلاقمحور قرار دارد که در آن ملتها نقشی فعال در سرنوشت خود ایفا میکنند و تصمیمگیریها بر مبنای ارزشهای انسانی و مسئولیتپذیری شکل میگیرد.
اسلامی با اشاره به امکان تلفیق منطقها در سطوح مختلف تأکید کرد: در درون دولتهای ملی، امکان تلفیق این سه منطق وجود دارد؛ یعنی میتوان بهطور همزمان به امنیت، حقوق، و اخلاق توجه داشت. اما در عرصه بینالملل، بهدلیل نبود یک سازمان فراملی الزامآور که چارچوبها را قانونمند و مشروط کند، چنین تلفیقی دشوارتر است. نمونهای از موفقیت نسبی منطق اقتصادی را میتوان در شرق آسیا دید، جایی که کشورهای منطقه با وجود تفاوتهای سیاسی، مراودات اقتصادی گستردهای دارند. اما در خاورمیانه، علیرغم تلاشهایی که برای همکاریهای بینالمللی و رعایت اصول دیپلماسی انجام شده، دستاورد ملموسی حاصل نشده است. واقعیت این است که خاورمیانه همچنان درگیر گسلهای امنیتی است و تا زمانی که دولتهای منطقه از منطق بدبینی و تهدید فاصله نگیرند، امکان دستیابی به ثبات و توسعه پایدار فراهم نخواهد شد.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فروسی مشهد با اشاره به فضای رسانهای پیرامون پرونده هستهای ایران تصریح کرد: در میانه مذاکرات هستهای ایران با طرفهای بینالمللی، در حالیکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور کامل بر فعالیتهای ایران نظارت میکرد، موج گستردهای از تبلیغات منفی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفت. در این جنگ رسانهای، ایران به تلاش برای ساخت سلاح هستهای متهم شد؛ اتهامی که نهتنها فاقد مستندات معتبر بود، بلکه در تعارض آشکار با نظارتهای رسمی آژانس قرار داشت.
اسلامی با اشاره به تداوم فشارهای سیاسی و رسانهای افزود: فضاسازیها بهتدریج به یک جنگ تحمیلی از نوع جدید منجر شد. برخی قدرتهای غربی آشکارا از براندازی نظام سیاسی ایران سخن گفتند و اعلام کردند که بهزودی ایران را از صحنه حذف خواهند کرد. آنان حتی سناریوهایی برای دوران پس از تغییر نظام طراحی کرده بودند؛ از جمله تعیین جایگزینهای سیاسی، تغییر ساختار قدرت و تضعیف توان هستهای و نظامی کشور.
وی در ادامه دلایل ناکامی پروژههای براندازانه را چنین برشمرد و گفت : با این حال، این سناریوها هرگز به نتیجه نرسید و دلایل متعددی برای این ناکامی وجود دارد. نخست، جغرافیای ایران که با وسعت و عمق استراتژیک خود، امکان اجرای پروژههای شتابزده و تهاجمی را دشوار میسازد. دوم، ایستادگی رهبر جمهوری اسلامی بود که با حفظ آرامش و روحیه، در بزنگاههای حساس پیامهایی قاطع ارسال کرد و بدیلهای سیاسی را نیز برای شرایط بحرانی معرفی نمود.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فروسی مشهد خاطر نشان کرد: در نهایت، توانمندی موشکی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان عامل سوم، نقش بازدارندهای ایفا کرد. با ورود این توان به میدان مقابله، حملاتی علیه مراکز حساس علمی و سیاسی رژیم صهیونیستی صورت گرفت که آنان را وادار به عقبنشینی و درخواست آتشبس کرد. این سه عامل در کنار یکدیگر موجب شد پروژهای که با جنگ روانی و برنامهریزیهای چندلایه آغاز شده بود، در عمل با شکست مواجه شود.
اسلامی با اشاره به تحولات روزهای اخیر تأکید کرد: در جریان ۱۲ روز اخیر، نیروی همبستگی سیاسی و ملی در سراسر ایران بهوضوح نمود پیدا کرد؛ این ایرانمحوری و عشق به وطن که در تکتک شهروندان ریشه دارد، مانع تحقق سناریوی دشمنان شد و ایران توانست در برابر اسرائیل پیروز شود. با این حال، این نبرد هنوز پایان نیافته و همچنان ادامه دارد.
وی با بیان نگاههای واقعگرایانه به قدرت ایران در منطقه اظهار کرد: نگاههای واقعگرایانه نیز بر قدرت فزاینده ایران در خاورمیانه تأکید دارد و بیان میکند که اسرائیل به همین دلیل تلاش کرد ایران را تضعیف کند. ایران در این مسیر تقریبا به تنهایی ایستاده بود، وضعیتی که تاریخ نیز بارها شاهد آن بوده است و قطعاً مطلوب نیست. برای عبور از این شرایط، لازم است از جبر جغرافیای سیاسی فراتر رفته و چارچوبهای سیاسی و اقتصادی ایجاد کنیم که هر کشوری در صورت پشت کردن به ایران، منافع خود را به خطر بیندازد. این رویکرد میتواند تضمینی برای حفظ امنیت و ثبات منطقه باشد.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فروسی مشهد بیان کرد: پیشبینیها حاکی از آن است که هدف اصلی دشمنان، تمرکز بر برنامه هستهای ایران بوده که در این زمینه موفقیتی کسب کردند و از این پس راهبردها دچار تغییر خواهد شد. یکی از رویکردهای جدید، پرهیز از تضعیف روابط با روسیه و چین است، چرا که اهمیت این دو کشور در سیاست خارجی ایران بیش از پیش برجسته خواهد شد. میهندوستی نیز به جایگاه بالایی خواهد رسید و مردم ایران به این نتیجه رسیدهاند که نباید هزینههای سنگینی را متحمل شوند. بنابراین، از این پس ایرانگرایی در اولویت قرار میگیرد و تقویت توان نظامی و دیپلماتیک کشور به شکلی متوازن دنبال خواهد شد. توجه به هر دو جنبه به صورت همزمان ضروری است، چرا که بدون علم و تجربه، امکان موفقیت در مقابله با چالشها وجود ندارد.
اسلامی تاکید کرد: ضرورت دارد که کشور با رویکردی عملگرایانه مدیریت شود تا از خطرات بزرگ پیش رو نجات یابد. در این مسیر، همچنین تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست دادن هموطنان عزیز اعلام میکنیم. شلیک به فرماندهان نظامی نیز اقدامی غیرقانونی است که قابلیت پیگیری در مجامع بینالمللی را دارد. تاریخی که در جنگ جهانی دوم شاهد بودیم نشان میدهد شکایت و پیگیری حقوقی در سطح بینالمللی میتواند راهکاری مؤثر برای بیرون راندن اشغالگران باشد.
وی در تحلیل وضعیت پس از خروج ایالات متحده از برجام اظهار کرد: با خروج ایالات متحده از برجام، عملاً چیزی از این توافق باقی نمانده و ایران اکنون تحت یکی از شدیدترین مجموعههای تحریمی در جهان قرار دارد. در چنین شرایطی، بحث فعالسازی «مکانیزم ماشه» بیشتر جنبه روانی دارد و تهدیدی برای افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی بر کشور محسوب میشود. در حال حاضر، تلاشهایی برای جلوگیری از فعالسازی این مکانیزم در جریان است. سید عباس عراقچی بهعنوان وزیر امور خارجه، در تلاش است این روند را متوقف کند. با این حال، زمان زیادی نمانده و این فرآیند فعلا حدود یک ماه به تعویق افتاده است. در صورتی که مکانیزم ماشه اجرایی شود، تبعات آن برای کشور بسیار سنگین خواهد بود و میتواند فضای بینالمللی علیه ایران را بیش از پیش تنگ کند.